نه تو می مانی و نه اندوه
و نه هیچیک از مردم این آبادی...
به حباب نگران لب یک رود قسم،
و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت،
غصه هم می گذرد،
آنچنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند...
لحظه ها عریانند.
به تن لحظه خود، جامه اندوه مپوشان هرگز...
سهراب سپهری
دست عزیز وبلاگ جالبی دارین!!!
شعرای سهراب سپهری رو دوس دارم
ممنون
مرسی حسین جان لطف داری ... منم همینطور ...
این متن رو خیلی دوست دارم و تو گوشیم همیشه دارمش.
زندگی گذراست و ما هم فقط باید بگذرونیمش.چه خوب چه بد.ولی امیدوارم همه لحظاتتون به خوبی بگذره.
مرسی الهه خانم حرفتو قبول دارم ... منم خیلی دوستش دارم