زیر پاهایت بهشتی بی کران
چون تو در عالم نباشد مهربان
مادری را هر کسی لایق شود
خالق و دیوانه و عاقل شود
مهر مادر چون بیوفتد در وجود
عاشقی های دیگری آید فرود
زادروزش زندگی آرد پدید
منتها تبریک ما هستش سخیف!
-----------
شاعر: علی کیان
نگاهم خسته و آشفته بودم
به ناگه چشم یک دختر ربودم
جلو رفتم که بفرستم درودم
ولی حالم گرفت یک شعر سرودم
بهش گفتم من استاد غرورم
منم که همچو سروی بی فرودم
ولی پیش تو من خیلی صبورم
منی که مرگ عشق هم شد دروغم
نگاهی کرد و فهمید چون درونم
بهم گفتش تو این فازا نبودم!
-------------------------
شاعر : سید علی سیدی کیانور
هر شب صدای تو برایم ترانه است
گویی دلم تا همیشه جاودانه است
با اینکه یادی از من نمیکنی
دنیا هنوز هم عاشقانه است
-----
شاعر : علی کیانور
فرسوده از گناه
تو خدایی کن خدای با صفا
من همان تنهای تنهام با وفا
من دلم تنگ درای باغته
آتشی اینجاست هوای داغته
من گناهم زندگی آلوده ام
درد در قلبم منم فرسوده ام
------------
شعله نگاه تو
تو نگاهت شعله ی قلب من است
می شود خاموش گر پلکت خم است
من که با قلبم تمنا میکنم
گوشه ی چشمت برایم مبهم است
----------
شاعر : علی کیانور
من زمین را دارم
و خدا را یادم
و هوایی که نفس های تو در آن پیچید ...
و رفیقی که مرا یاد کند
و دلم شاد کند
و تمام مستی
و توام باز کنارم هستی
و خدایا شکرت ...
--------
علی کیانور