دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

هوای ابری

تو رفتی و هوا ابری و دل بارانی است امروز

گدایی پاپتی بودم برای تو همین دیروز


------

شاعر : علی کیان

کجایی ...

کجایی یار زیبای گل اندام

کجایی تا ببینی من چه تنهام

کجایی دست در دستم بزاری

کجایی بوسه ی بر لب بکاری

کجایی ماه گردون ماه زیبا

کجایی ای طلوع صبح فردا

کجایی زخم عشقت کشت مارا

کجایی بهر درمان و مداوا

کجایی تیر هم آغاز گشته

کجایی ای دروغ عشق زیبا

-----------------------

شاعر : علی کیانور

عشق پاک

نگاهم خسته و آشفته بودم

به ناگه چشم یک دختر ربودم

جلو رفتم که بفرستم درودم

ولی حالم گرفت یک شعر سرودم

بهش گفتم من استاد غرورم

منم که همچو سروی بی فرودم

ولی پیش تو من خیلی صبورم

منی که مرگ عشق هم شد دروغم

نگاهی کرد و فهمید چون درونم

بهم گفتش تو این فازا نبودم!

-------------------------

شاعر : سید علی سیدی کیانور



تار و پود عشق

به خدا که دین نباشد

به نماز و روزه بودن

تار و پود عشق را یاب

که از آن خدا سرودن

------

شاعر : علی کیانور

ودای آخر ...

خاک پاکم را تو بازم خاک کن

مردی و نامردیش را پاک کن

من در این دنیا بسی رنجیده ام

مهربانی کردم و بد دیده ام ...

-------

شاعر : علی کیانور