دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

داستان غم انگیز از یک دانشجوی مهندسی ...

یک دانشجوی مهندسی عاشق سینه چاک دختر همکلاسیش بود. 

بالاخره یک روزی به خودش جرات داد و به دختر راز دلش رو گفت و از دختره خواستگاری کرد اما دختر خانوم داستان ما عصبانی شد و درخواست پسر رو رد کرد. بعدم پسر رو تهدید کرد که اگر دوباره براش مزاحمت ایجاد کنه، به حراست میگه. 

روزها ازپی هم گذشت و دختره واسه امتحان از پسر داستان ما یک جزوه قرض گرفت و داخلش نوشت " م...ن هم تو رو دوست دارم، من رو ببخش اگر اون روز رنجوندمت "اگر منو بخشیدی بیا و باهام صحبت کن و دیگه ترکم نکن ...

ولی پسر دانشجو هیچوقت دیگه باهاش حرف نزد. چهار سال آزگار کذشت و هر دو فارغ التحصیل شدند. اما پسر دیگه طرف دختره نرفت!!!

نتیجه اخلاقی این ماجرا. پسرهای مهندسی هیچوقت لای کتاب ها و جزوه هاشون رو باز نمیکنند.!!!

یک اتفاق معمولی ...

من یک مرد معمولی هستم
 
تو هم یک زن معمولی هستی
 
و ما هر دو نیازهای معمولی داریم
 
نیاز به آب و غذا و کمی هوا
 
و این که با هم باشیم
 
و همدیگر را دوست داشته باشیم
 
واین که خیلی معمولی
 
بمیریم...
 
پس چرا سعی می کنی همه چیز را انقدر سخت بگیری عزیزم؟
 
وقتی که زندگی
 
تا این حد معمولی است
 
پس بدترین چیزی که می تواند برای من و تو اتفاق بیفتد
 
چیزی نیست
 
به جز
 
یک اتفاق معمولی!...
 
"شل سیلور استاین"

دارای های انسان ...

اگر ما ثروتمند شویم و شاد و خوش و خرم شویم شفا پیدا می کنیم!

 99درصد بیماریهای جسمانی محصول بیماریهای روانی است،عامل اصلی بیماری اینست که آدم ازخودش راضی نیست و شب که می خواهد بخوابد باطنش از او می پرسد که امروزچه کار کردی ؟دل چه کسی راخوش کردی؟چه کسی را امروزشادکردی ؟

خانم امیلی برونته می گوید شب که می شود کارهایت را بگذار روی میز، اگردیدی در بین آنها یک لبخندی هست که مثل یک خورشیدتابیده و دل یکی گرم شده ، آن روزت راباطل نکردی؛دارایی انسان شادیهایی است که تولید کرده و از آن شادیهاست که به انسان شادی می دهند و لذت می دهند و برکت پشت برکت به انسان می رسد...