جان بی تو و با تو پر کشیده
دلتنگ توام چون آب دیده
این عشق که از خدا بریده
عشقی که در آن خزان دمیده
من در به در و نگاه خیره
چون از لب یار خود غریبه
گویی که کنار توست یاری
پس ما ز چه بهری آفریده!
--------------------------
شاعر: علی کیان