چون باد همیشه بی ثباتی
دلتنگ رفیق و مست قاطی
هر شب به هوای یار پاکی
هر روز تو میروی به خاکی
چون ماه سپیده دم فریبی
از پرتوی روزگار غریبی
تو خنده ی سبزه زار عشقی
چون تار به روی دار زشتی !
------
شاعر : علی کیانور
میزکار چیست ؟ به اعتقاد بنده جاییست برای دو دسته از افراد
دسته اول : جایی است برای تفکر به گذشته حال آینده ، چک کردن های مکرر شبکه های اجتماعی و وایبر و لاین و دیگر امور شخصی موردی که کم هم نیست ،گاه گاهی هم که مدیری رد میشود باید تظاهرات راه بیندازی در میزت که سرت از کار زیاد و هم همه ی اهل فن و اساتید و همکاران به درد آمده است ، تا وجوه ی کاری حفظ شده باشد.
دسته دوم : سخت که کار کنی می گویند چه نیروی خوبی و به به و چه چه و در آخر چه میگیری به عنوان پاداش ، تنها کارهای بیشتر !
حالا تو میمانی و دنیایی از سوالات بی جواب که شاید جوابش ساده تر از سوالش باشد !
لبش غنچه ز گلهای بهاریست
دلش جاری ز اقیانوس آبیست
تنش چون خاک افسونگر فریب است
هوایش بوی نستاران و بید است
صدایش میکند آرام دل را
اگر از دلربا حرفی بریزد
من و یاد و دل و دلواپسی هاش
منم دلتنگشم تو بی کسی هاش
تمام حوریان و جنیان هم
شدن مست و خمار اون دو چشماش
-----------
شاعر : علی کیان