دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

شب های سیاه ...

به جز دست خط کودکانه ای نبوده ام

به چشم پاک تو تحریر میکشم

در این همه پیچ و خم جاده های عشق

به سادگی خط صاف ، به جای تقدیر میکشم

در میان یکی به گرد پای من رسید

به دره و چاه رسیده بودم فریاد میکشید

که جاده ها همه خراب است رفیق

تمام راه به یک سراب است رفیق

اینجا شبیه بهشت برین است ولی

شبها تمام سیاه میشود رفیق !!!


امیدوارم شبهای هیچکدومتون سیاه نشه ... ... خوش باشید ...

نظرات 2 + ارسال نظر
منیره دائمی چهارشنبه 13 مهر 1390 ساعت 09:57 ق.ظ http://bestlove2011.mihanblog.com

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.


آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

ویکتورهوگو

فوق العاده بود این متن ... من واقعا نمیدونم چی بگم اینقدر این زیبا بود منیره خانم منو شرمنده کردید والبته باید بگم که خدا رو شکر یاد گرفتم به دور از نا امیدی زندگی کنم

پریسا سه‌شنبه 19 مهر 1390 ساعت 06:40 ب.ظ

قشنگ بود. آفرین

مرسی پریسا جان ... خیلی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد