دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

دست نویس های شاعرانه ...

شعر خودم و دیگران ، سرگرمی و داستان های جالب ...

مست خیال ...

تو که حتی نگاهی هم نکردی
که من عاشق شوم با آن نگاهت
چرا پس من شدم مست خیالت ؟!
فراموشم نکن هستم به یادت ♥
------
شاعر : علی کیانور

فرهاد کجایی ؟؟؟

فرهاد کجایی که از عشق بگویم

هر لحظه به یادش ، من هر روز سرودم

یک عمر فدایش شود این یار حقیرش

منت بنماید دو تا دستمامو بگیرد

هرگز نشوم محو تماشای غریبان

جامی بدهند از می و از ساغر بوستان

این نام شود یاد عزیزان به نکویی

نامی که شده عشق به اندازه کوهی

----------

علی کیانور

شکست ....

عاقبت از دوریت خواهم شکست 

از غم دلتنگیت ، قلبم شکست

من که هر روز خدا یاد توام

گاهی هم یادی کن از عشقی که هست ...

------------

علی کیانور

راز عاشق ...

فاصله ی دست ما

هر شب چه غوغا می کند

یار عزیز ما فقط

ما را تماشا میکند

هر شب هوا مستانه است

عشقی که صاحب خانه است 

زیر و زبر را دیده ام 

عقلم تمنا می کند 

زاده شده در آذرم 

من عاشقو و او همدمم ... 

----------- 

علی کیانور

معجزه چشم او ...

دیوانه ام کاری کنید

در عشق زندانم کنید

باشد شفا چشمان او

او را پرستارم کنید ...

--------

علی کیانور